با حیوانات مهربان باشیم

با حیوانات مهربان باشیم

چقدر خوبه که یاد بگیریم با حیوانات مهربان باشیم و این فرهنگ را به فرزندانمان نیز منتقل کنیم.
با حیوانات مهربان باشیم

با حیوانات مهربان باشیم

چقدر خوبه که یاد بگیریم با حیوانات مهربان باشیم و این فرهنگ را به فرزندانمان نیز منتقل کنیم.

جمله طلایی

عکس عاشقانه

سالها بود که تلاش زیادی می کردم ولی به آنچه می خواستم نمی رسیدم. رویا هایم همیشه دست نیافتنی بود. هر روز افرادی را در کنار خود می دیدم که موفق هستند بدون نگرانی و استرس زندگی می کنند و حتی نصف من هم کار نمی کنند. ولی من اگر کمی سستی نشان می دادم نمی توانستم از عهده تعهدات خود برآیم.

روزی در حال رانندگی به یک نوار کاست گوش می دادم یک استاد موفقیت بود که صحبت می کرد. او در مورد قدرت داشتن رویا و هدف صحبت می کرد.. شاید تا آن زمان صدها نوار کاست از این نوع را شنیده بودم. اما گویی هیچکدام از آنها تاثیری در زندگی من نداشت. اما گوش دادن به نوارهای کاست برای من

ادامه نوشته

درسهای زندگی

۱۵ درس زندگی که در کمتر مدرسه ای یاد می دهند.
۱- چیزهای بی ارزش را نچشید: این بدان معنی است که خیلی از مردم خود را درگیر استرس و به انجام رساندن کارهای بی ارزش می کنند که در نهایت در مقابل اهداف اصلی زندگی هیچ ارزشی ندارند. وقتی آنقدر خود را درگیر این مسائل کوچک می کنیم دیگر جایی برای نیل به آرزوهایمان باقی نگذاشته ایم و از لحظات خود هیچ لذتی نمی بریم.

عکس عاشقانه

۲- زندگی غیر قابل پیش بینی است و ممکن است هر لحظه شما را در نشیب وفراز قرار دهد : فقط بگویید "هرگز" و بعد ببینید چه اتفاقی می افتد. برای مقابله با گره هایی که زندگی در مسیر شما قرار داده است تنها با ذهنی باز و خوش بین به آنها خوش آمد بگویید.

ادامه نوشته

لذت؟

مخاطب خاص مادرم

عکس عاشقانه

مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله‌اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی‌های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد.

او دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می‌کرد فریاد زد: پدر نگاه کن درخت‌ها حرکت می‌کنند! مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد.
کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف‌های پدر و پسر را می‌شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار می‌کرد، متعجب شده بودند. ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می‌کنند!
زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می‌کردند.

ادامه نوشته

رمضان ماه توبه

جوانى در بنى اسرائیل زندگى مى کرد و به عبادت حق تعالى مشغول بود روزها را به روزه و شبها را بنماز و طاعت ، تا بیست سال کارش ‍ همین بود تا که یک روز فریب خورده و کم کم از خدا کناره گرفت و عبادتها را تبدیل به معصیت و گناه کرد و از جمله گنه کاران قرار گرفت و در این کار بیست سال باقى ماند یک روز آمد جلو آئینه خود را ببیند، نگاه کرد دید موهایش سفید شده

از معصیتهاى خود بدش ‍ آمد واز کرده هاى خود سخت پشیمان گردید.
گفت خدایا بیست سال عبادت و بیست سال معصیت کردم اگر برگردم بسوى تو آیا قبولم مى کنى . صدائى شنید که

ادامه نوشته

واقعی

از تو

دورم و…

این داستان

در کجای انصاف آسمان

می‌گنجد؟

عکس عاشقانه

پروژه بسیار جالب یک دانشجو
دانشجویی که سال آخر دانشکده خود را می‌گذراند به خاطر پروژه‌ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت.

او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل شدید یا حذف

ادامه نوشته